انسل آدامز : پدر عکاسی طبیعت آمریکا

شاید بتوان گفت که انسل آدامز ( Ansel Adams ) مشهورترین عکاس آمریکایی سده‌ی بیستم میلادی است که طبیعت وحشی آمریکای شمالی را با عکس‌های شگفت انگیزش از چشم‌اندازهای ناهموار و خیال انگیز به رخ میلیونها نفر کشاند. به جرات می‌توان گفت آثار او بیش از هر عکاس دیگری بر روی دیوار خانه‌ها قرار گرفته است.

انسل آدامز، عکاس و فعال محیط زیست آمریکایی، در روز بیستم فوریه سال 1902 با نام کامل انسل ایستن آدامز ( Ansel Easton Adams ) در شهر سن فرانسیسکو واقع در ایالت کالیفرنیای آمریکا پا به جهان گذاشت. خانواده وی که در اوایل قرن هفدهم از ایرلند به آمریکا مهاجرت کرده بودند، از نیوانگلند به کالیفرنیا نقل مکان کردند.

پدربزرگ او چوب‌بری پر رونقی را راه اندازی کرد که پدر آدامز بعداً آن را به ارث برد. پدرش تاجری بود به نام چارلز هیچکاک آدامز. آدامز در سنین بالاتر با این کار به دلیل نابود کردن جنگل‌های رد وود مخالف بود. پارک‌های ملی و ایالتی رد وود ( Redwood National and State Parks ) نام پارکی طبیعی در ایالت کالیفرنیا در ایالات متحده آمریکا است، و به جهت داشتن درختان غول‌پیکر شهرت دارد.

در پی یکی از پس لرزه‌های زلزله بزرگ سال 1906، او به شدت به زمین خورد و این برخورد باعث شد بینی‌اش بشکند و ویژگی ظاهری خاصی به او ببخشد که تا آخر عمر، همراهش باشد. یک سال بعد و در اثر بحران اقتصادی، خانواده‌ی آدامز که از طبقه‌ی مرفه به شمار می‌رفت، بخش بزرگی از ثروت خود را از دست داد.

این نکته باعث شد که پدر انسل تا آخر عمر به دنبال احیای این ثروت باشد و مادرش همواره منتظر بازگشت به وضعیت گذشته و البته کلافه از ناتوانی پدر. علاوه بر این‌ها، مادر انسل هنگام به دنیا آمدن او حدودا چهل سال داشت و خواهر مجرد او نیز همراه با خانواده‌ی انسل زندگی می‌کرد.

تمام این‌ها زندگی انسل را تحت الشعاع قرار می‌داد و روی زندگی او در سال‌های کودکی تاثیر گذار بود. جو خانه‌ی او عموما سنتی، محافظه کارانه و ویکتوریایی بود و تنها کسی که همیشه از انسل حمایت می‌کرد و با اشتیاق پیگیر تلاش‌های او بود، پدرش بود.

ظاهر او بسیار خاص و خجالتی بود و همین باعث شده بود در ابتدای دوران مدرسه به مشکل بخورد. او مدرسه را به ناچار ترک کرد و پدر و خاله‌اش او را در خانه تعلیم دادند تا بالاخره توانست مدرک دیپلم را بگیرد. شاید این مسخره به نظر برسد که این موضوعات چه ارتباطی به زندگی هنری انسل آدامز بزرگ دارد، اما باید بگویم همین شیوه‌ی متفاوت زندگی او بود که باعث شد انسل به طبیعت روی بیاورد و فردی آرام و با وقار باشد.

این آشنایی زودهنگام او با طبیعت بود که بعدها سبک کاری او را به این سمت سوق داد. ۱۲ ساله بود که پدر و مادرش به استعداد او در موسیقی پی‌بردند و مشغول یادگیری پیانو شد. او بدون داشتن هیچ استادی، خواندن نت‌های موسیقی و نواختن پیانو را فرا گرفت و همین به اولین دغدغه‌ی او تبدیل شد.

بعدها او به دنبال یادگیری جدی‌تر پیانو رفت و در سال ۱۹۲۰ تصمیم گرفت موسیقی را به عنوان شغل و منبع درآمد دنبال کند. به گفته‌ی خود آدامز، یادگیری موسیقی در آن سال‌ها به او درک هنری بخشید و باعث ایجاد نظم در زندگی‌اش شد.

در سال 1916 بود که او برای دیدار از پارک ملی یوسمیت ( yosemite ) حرکت کرد و این سفر، به نقطه‌ی عطفی در زندگی او تبدیل شد و آینده‌ی او را رقم زد. از آن سال به بعد، مدت زمان زیادی از تمام سال‌های زندگی او در یوسمیت گذشت. او اولین عکس‌هایش را هم در همین سال و با استفاده از دوربینی که والدین‌اش به او هدیه داده بودند، گرفت.

انسل با تکنیک های تاریکخانه‌ای آشنا شد و به مطالعه‌ی مجلات عکاسی پرداخت. در آن دوره آدامز همزمان در نشست‌های کلوب عکاسی شرکت می‌کرد و به بازدید از نمایشگاه‌های هنری و عکاسی علاقه‌ای وافر داشت. انسل آدامز نخستین عکس‌هایش را در استودیو بستز ( Best’s Studio ) در منطقه دره یوسمیتی ظاهر کرد و همان‌جا به فروش رساند.

انسل در سال ۱۹۱۹ به کلوب سیرا پیوست و به مدت چهار سال، نگهدارنده و مسئول کلوب در یوسمیت بود. در همین سال‌ها بود که او با رهبران کلوب دوستی نزدیکی برقرار کرد، این افراد در واقع پدیدآورندگان جنبش حفاظت از محیط زیست و حیات وحش آمریکا بودند.

انسل اولین گزارش تصویری‌اش را در 20 سالگی به چاپ رساند، اما هنوز آنقدر به عکاسی علاقه‌مند نشده بود که پیانو را رها کرده و به دنبال آن برود، تا آنجا که در 23 سالگی‌اش هنوز هم تصمیم داشت یک پیانیست بزرگ شود.

5 سال بعد که با عکاس برجسته آمریکایی پل استراند ملاقات کرد و مصمم شد که یک عکاس شود. از آن به بعد نمایشگاه‌های زیادی برگزار کرد و مجموعه‌ها و گزارش‌های تصویری متنوعی از آمریکا به چاپ رساند. چاپ کتاب مقدمه‌ای بر عکاسی، تأسیس بخش عکاسی موزه هنرهای مدرن نیویورک و برگزاری نمایشگاه انفرادی مکان آمریکایی، از فصل‌های کارنامه عکاسی او هستند.

عضویت در کلوب سیرا، در واقع شروع فعالیت حرفه‌ای انسل آدامز به عنوان یک عکاس بود. اولین عکس‌ها و نوشته‌های او هم در نشریه‌ی داخلی کلوب منتشر شدند. در اواخر دهه‌ی بیست، آدامز به این نتیجه رسید که احتمال موفقیت‌اش به عنوان یک عکاس، بیش‌تر از یک پیانیست است.

آدامز همسر آینده‌اش را هم برای اولین بار در یوسمیت ملاقات کرد. او در سال 1928 با ویرجینیا بست، دختر مالک استودیو بستز ازدواج کرد و تا آخر عمرشان صاحب دو فرزند شدند. پس از مرگ پدر ویرجینیا در سال 1935، دخترش این استودیو را به ارث برد. انسل آدامز و همسرش تا سال 1971 در این استودیو فعالیت می کردند. این استودیو که اکنون با نام گالری انسل آدامز شناخته می شود، هنوز به این خانواده تعلق دارد.

انسل آدامز در روز 22 ماه آوریل سال 1984 دچار حمله قلبی شد و به دلیل نارسایی قلبی در اثر سرطان، در سن 82 سالگی در بیمارستان دولتی مانتری پنینسولا در مانتری کالیفرنیا درگذشت.

دوران عکاسی حرفه‌ای

انسل آدامز در سال 1927 اولین سفرهایش را به منظور عکاسی از طبیعت آغاز کرد و در همین دوران، اولین عکس‌های حرفه‌ای خود را به ثبت رساند. او در همین سال با آلبرت بندر آشنا شد که در بیمه مشغول فعالیت بود؛ بندر فردی بود که بیش از هر کس دیگری از جوانان هنرمند حمایت می‌کرد. او تنها یک روز پس از ملاقاتش با انسل، اولین مجموعه عکس او را به چاپ رساند.

حمایت‌های مادی و معنوی بندر باعث شد تغییرات اساسی در زندگی انسل آغاز شود و مسیر آینده‌اش را به درستی انتخاب کند. در واقع می‌توان گفت دوستی با بندر بود که انسل را متقاعد کرد به جای اینکه پیانیست شود، به دنبال عکاسی برود.

در سال‌های بعد، او با ماری آدامز و پُل استرند آشنا شد که بر روی سبکش تاثیرگذار بودند و او را بیش از پیش به عنوان یک عکاس مطرح کردند. ادوارد وِستون نیز یکی دیگر از مهمترین دوستان انسل در راه عکاس شدن بود.

انسل و ادوارد با هم گروه f/64 را تاسیس کردند که با وجود عمر کوتاهی که داشت، تاثیرات بزرگی در تاریخ عکاسی به عنوان یک هنر بر جا گذاشت. در این دوران، آدامز به سبک straight photography ( عکاسی بدون تقلید یا وام گرفتن از هنرهای دیگر و تغییرات غیرعادی ) روی آورد که در آن تاکید ویژه‌ای بر روی شفافیت لنز و عکس اولیه وجود دارد و در عکس نهایی، اثری از تغییرات غیرعادی و عمده دیده نمی‌شود.

در واقع این سبک یک نوع ثبت واقعیت در عکس بود، نه خلق یک اثر هنری توسط عکاس. این سبک در مقابل سبک عکاسان pictorial قرار داشت که با وام گرفتن از هنرهای دیگر همانند نقاشی و به کار بردن تکنیک‌های خاص در تاریک‌خانه سعی می‌کردند عکاسی را به عنوان یک هنر به عموم مردم بقبولانند.

انسل و ادوارد معتقد بودند عکاسی یک هنر مستقل بوده و نباید از چیز دیگری وام بگیرد و هر چه قرار است در یک عکس خلق شود تا آن را شگفت انگیز کند، توسط خود عکس باید به وجود بیاید. انسل آدامز و ادوارد وستون هر دو از بزرگترین عکاسان طبیعت بودند.

در همین سالها بود که نمایشگاه‌های گروهی از اعضای گروه f/64 در موزه‌ی دِیونگ سن‌فرانسیسکو برگزار شد و پس از آن در همین جا، نمایشگاه انفرادی عکاسی انسل آدامز برپا شد که اولین نمایشگاه انفرادی او بود.

شهرت و جایگاه حرفه ای آدامز بین سالهای 1929 و 1942 به اوج خود رسید. بخشی از این شهرت به خاطر توانایی‌های جدی او به عنوان یک عکاس و بخش دیگر، به خاطر شخصیت و انرژی خاص‌اش بود.

آدامز با متمرکز شدن بر عکس‌های کلوز آپ پرجزئیات و همچنین عکس‌هایی که از ساز‌های عظیم به ثبت می رساند، کارنامه هنری خود پربارتر کرد. عکس‌های آدامز سوژه‌های متفاوتی، از کوه‌ها گرفته تا کارخانه‌ها را در بر می‌گرفتند.

انسل مدتی را در نیویورک سپری کرد و با هنرمندانی چون آلفرد اشتیگلیتس، جورجیا اکیف و پاول استرند نشست و برخاست داشت. اما مهمترین رابطه حرفه‌ای او با آلفرد بود که تاثیرات زیادی بر روی کار یکدیگر گذاشتند. اولین مقالات آدامز درمورد تکنیک‌های عکاسی و ظهور عکس در نشریه‌ی صنعت دوربین و اولین کتاب مهم آدامز نیز با نام ساختن یک عکس، در همین سال‌ها منتشر شدند.

در همین سالها بود که انسل با دوروتی لنگ و واکر اوانز آشنا شده و به تعهد آنها به تأثیرگذاری بر تغییرات اجتماعی و سیاسی از طریق هنر کمک شایانی کرد. نخستین آرمان آدامز محافظت از نواحی طبیعی بکر، از جمله یوسمیتی بود.

بعد از به اسارت درآمدن ژاپنی‌ها در طول جنگ جهانی دوم، آدامز به عکاسی از اردوگاه‌های اسیران پرداخت و از این عکس‌ها در مقاله‌ای تصویری درباره بی عدالتی در دوران جنگ استفاده کرد. این شاید متفاوت‌ترین مجموعه‌ی عکاسی انسل آدامز تا به آن دوران بود.

در دهه‌ی 1960، ارزش هنر عکاسی بسیار بالا رفت و به حدی رسید که عکس‌های آدامز در گالری‌های بزرگ و موزه‌ها به نمایش در می‌آمدند. در سال 1974، موزه هنر متروپلیتن نیویورک نمایشگاهی برای بازنگری بر فعالیت‌های هنری آدامز برگزار کرد. آدامز بیشتر سال‌های دهه 1970 را به چاپ نگاتیو مشغول بود تا بتواند تقاضای بالایی را که برای آثار شاخصش وجود داشتند، برآورده کند.

اما شهرت و موفقیت انسل آدامز در عرصه عکاسی نتوانست او را از نظر مالی تامین کند. او در یکی از نامه‌هایی که برای دوستش وستون در تاریخ 6 آگوست 1935 نوشته بود، اینطور می‌گفت : ” این روزها سخت مشغول کارم اما هم‌چنان ورشکسته مانده‌ام. انگار نمی‌شود از روی این حصار مالی گذشت. “

همین مسئله باعث شد کمی از عکاسی طبیعت فاصله گرفته و به عکاسی تبلیغاتی روی بیاورد. از کمپانی‌هایی که با انسل در زمینه عکاسی تبلیغاتی همکاری کردند می‌شود به کوداک، زایس، AT&T، و مجلاتی مثل لایف و فورچون اشاره کرد.

آدامز در یکی دیگر از نامه‌های شخصی به تاریخ 2 جولای 1938 اینگونه نوشته : ” باید در آینده‌ی نزدیک کاری کنم که به مسیر درست در عکاسی برگردم. این روزها سخت درگیر عکاسی تبلیغاتی شده‌ام که به دلایلی لازم، اما شدیدا خلاقیت را در کارم محدود کرده است. “

او از روز اول به عکاسی طبیعت علاقه داشت و نخستین عکس‌های حرفه‌ای‌اش را در دل طبیعت ثبت کرد، حال واضح بود که عکاسی تبلیغاتی که سبکی بسیار محدودتر از عکاسی طبیعت است، او را خسته می‌کند. با این حال، آدامز تبدیل به یک عکاس تبلیغاتی فوق‌العاده شد و تا آخر عمرش کارهایی این‌چنینی برای کسب درآمد انجام می‌داد.

تاثیر انسل آدامز بر دنیای عکاسی حرفه‌ای

شاید بتوان ادعا کرد هیچ کس به اندازه انسل آدامز در پیشرفت تکنیک‌ها و فنون مختلف در دنیای عکاسی تاثیر گذار نبوده است. حتی بعد از او هم کسی نتوانست جایش را پر کند و تاثیرات روش‌های پیشنهادی او حتی تا به امروز هم باقی مانده است.

او همیشه طرف مشورت عکاسان بزرگی مثل وستون و استرند بوده و در عین حال به بسیاری از تولید کنندگان لوازم عکاسی، مثل هاسلبلاد مشاوره می‌داد. سیستم ناحیه‌ای ( zone system ) در عکاسی یکی از پیچیده‌ترین و پیشرفته‌ترین ابداعات انسل آدامز بود که هنوز هم مورد استفاده بسیاری از عکاسان حرفه‌ای قرار می‌گیرد.

این سیستم به عکاسان اجازه می‌دهد که با ترکیب تکنیک‌های عکاسی و ظهور عکس در تاریک‌خانه، دقیقا همان تصویری که در ذهن دارند را به دست بیاورند. در مقاله زیر به صورت کامل این سیستم را تشریح کردم و می‌توانید آن را یاد بگیرید.

مجموعه‌ی راهنمای ده جلدی نوشته شده توسط انسل آدامز درمورد تکنیک‌های عکاسی هنوز هم مهم‌ترین مرجع در حوزه عکاسی محسوب شده و در بسیاری از دانشگاه‌های بزرگ و مهم دنیا تدریس می‌شود.

علاوه بر این، گروه f/64 که در اوایل دهه 1930 توسط انسل آدامز به وجود آمد، مدیوم عکاسی را با نگرشی تازه مواجه کرد. او عکس‌های سیاه و سفید شاخصی را ثبت کرد که پیشرفتی برای هنر مدرن محسوب می‌شد. او همچنین با کمک به تأسیس دپارتمان عکاسی در موزه هنرهای معاصر نیویورک در سال 1940، در پذیرفته شدن عکاسی به عنوان یکی از هنرهای زیبا نقش مهمی ایفا کرد.

سبک منحصر به فرد انسل آدامز در عکاسی

اصلی‌ترین موضوع عکس‌های آدامز، طبیعت و چشم‌اندازهای غرب آمریکا بود. فرم بیانی تصویر برای او اهمیت بسیار بیشتری نسبت به واقعیت داشت. او نگاتیو را مواد خام عکاسی می‌دانست و مرحله‌ی چاپ را به عنوان مرحله‌ی اجرا و به ثمر رساندن کار، مهمترین بخش می‌دانست و اهمیت بسیاری برای آن قائل می‌شد.

این نوع نگاه آدامز نسبت به عکاسی متاثر از اشتیگلیتس بود. آدامز ابداعات زیادی در زمینه چاپ نگاتیو داشت و شاید او را بتوان نقطه عطفی در صنعت چاپ نگاتیو هم دانست. او از روش‌هایی استفاده می‌کرد که به قابلیت‌های اساسی نگاتیو آسیبی نزند و در عین حال تغییرات منحصر به فردی را از طریق بازی با نور و فیلترها ایجاد می‌کرد.

او خودش می‌گوید : ” من کنتراست و زمان نوردهی معینی را به عنوان پایه و اساس به دست آوردم و بعد با تغییراتی در نور و همچنین عمل برن یا سوزاندن و بعضی اوقات با استفاده از فیلترهای گوناگون کنتراست، نگاتیو را چاپ می‌کنم. “

آدامز با تأکید بر فرایند چاپ، راه‌های تازه‌ای را در تکنیک چاپ عکس، پیش پای عکاسان گذاشت. از او به عنوان مردی که علاوه بر هنرمند بودن، یک تکنیسین خلاق چاپ عکس هم بوده، یاد می‌شود. سبکی که آدامز پیش گرفته بود توسط آلفرد اشتیگلیتس شروع شده بود؛ اشتیگلیتس می‌خواست که عکس‌های ثبت شده توسط هر عکاسی بدون تحریف و دروغ بوده و واقعیت در آن نقش بسته باشد و از همین راه بیننده را تحت تاثیر قرار دهد.

انسل نیز همانند او مخالف دستکاری عکس در نگاتیو بود و می‌گفت عکاس می‌تواند بدون متوسل شدن به فنون تاریکخانه‌ای، زیبایی متنوع و ناب طبیعت را ارائه کند. او به طبیعت عشق می‌ورزید و به همین دلیل عکس‌هایی که از مناظر مختلف و حیات وحش ثبت کرده به شهرت بسیار زیادی رسیده‌اند.

لابراتوار چاپ عکس انسل آدامز

او همچنین معتقد بود که عکاسی یک مرحله از امکانات بیانی انسان است؛ تمامی هنر، بیان چیز واحدی است، رابطه روح انسان با روح انسان‌های دیگر و با دنیا. به واقع نمی‌توان انسل آدامز را در ذیل تعریف محدود و حقیر عکاسی طبیعت قرار داد و تمام قابلیت‌هایش را با چند جمله بیان کرد. چیزی که او را از عکاسان دیگر طبیعت، که اصلا هم کم نیستند، متمایز می‌سازد، نگاه بسیار آراسته و شاعرانه‌ی او به طبیعت است.

او بیش و پیش از این که عکاس طبیعت باشد، یک ستایش‌گر طبیعت است. عکس‌های او من را بیش از هر چیز دیگری به یاد اشعار سهراب سپهری می‌اندازد. اگر می‌شود در اشعار سهراب بوی علف را عمیقا حس کرد، این همان اتفاقی است که در عکس‌های انسل می‌افتد. او شما را به دل طبیعت برده و در آن غرقتان می‌کند.

به واقع می‌شود ساعت‌‎ها به عکس‌های او خیره ماند و شیدایی و عصیان طبیعت را توامان به نظاره نشست. او تصویرگر خلاق زیباترین آفریده‌های خداوند در طبیعت بود.

آدامز معمولا در تکنیک خاص خود از دیافراگم‌های بسیار کوچک در دوربین‌‌های Large Format استفاده می‌کرد. این تکنیک در اغلب آثار او موجب ایجاد نوعی تنالیته‌ای خاص شده است که در عکاسی سیاه و سفید از آن می‌توان به عنوان take control of the depth of field نام برد.

دقت او در ثبت جزئیات، چه در زمانی که از نمای لانگ شات و از زاویه‌ای بسیار دور از بیابان‌ها و دره‌های گرند کنیون عکاسی می‌کرد، و چه آن زمان که از فاصله‌ای بسیار نزدیک از بافت کوه‌ها عکس می‌گرفت، نمودی از این مساله است و به این طریق هنر آدامز به گسترش مرز‌های عکاسی سیاه و سفید و دامنه‌های تخیل ورزی در میانه‌ی دو تنالیته‌ی محدود و خاکستری‌های میانه‌اش می‌پردازد.

یکی دیگر از نکات فنی در آثار او، تاکید بر استفاده از لنزهایی با فاصله کانونی کوتاه است. به عقیده او این لنزهای دوربین عکس را دراماتیک تر کرده و تخیل و خیال انگیزی بیشتری به آن خواهند داد. فقط به آن دلیل که پرسپکتیو آن‌ها بسیار متفاوت از چیزی است که ما با چشم و در حالت عادی می‌بینیم.

اما شاید بتوان مهم‌ترین ویژگی عکس‌های انسل آدامز را هندسه پیشرفته در ترکیب‌بندی دانست که هنوز هم عکاسان بسیاری سعی در تقلید آن برای تصاویر خود دارند. عکس‌های او از هندسه‌ای برخوردار است که به واسطه‌ی قواعد ریاضی و آرایش خطوط نسبت به یکدیگر، احساسی ژرف را در مخاطب ایجاد می‌کند.

نقش موثر این هندسه در ترکیب‌بندی را اما نور بازی می‌کند. نور معمولا به زیباترین شکل ممکن چشم‌های شما را به سمت سوژه اصلی حرکت می‌دهد و می‌برد به آن جایی که باید ببرد.

اما می‌توان ردپای طبیعت دوست بودن آدامز را همه جا، و حتی در عکس‌هایش هم دید. عکس‌های او لایه‌های دیگری را برای ما آشکار می‌سازد و آن نگرانی و اضطرابی است که در پس این عکس‌ها دیده می‌شود. نگرانی از این‌که دخالت بشر در طبیعت موجب اضمحلال و از هم پاشیدن ذات بکر طبیعت شده و چون خراشی بر روح آن، غیر قابل درمان است.

از دیگر ویژگی‌های کارهای او سیاه و سفید بودن تمام آنها است. او تمام عکس‌هایش را به صورت مونوکروم ثبت می‌کرد و آفرینش و خلقت را به شیوه‌ای متفاوت و بی نظیر به تصویر می‌کشید. به صورتی که هیچ کمبودی از نظر نبود رنگ در عکس‌ها حس نمی‌کنید. عکس‌های او مهم‌ترین منبع برای الهام گرفتن عکاسان طبیعت و البته عکاسان سیاه و سفید است.

با انگیزه و خستگی ناپذیر، در دل طبیعت

انسل آدامز در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش، فردی به شدت خستگی ناپذیر و با انگیزه بود و در بعضی روزها تا بیش از 18 ساعت به صورت متوالی، مشغول کار می‌شد. او بر خلاف دوران کودکی‌اش، در بزرگسالی در مهمانی‌ها کانون توجه بود و روابط گرمی با دیگران داشت.

آدامز خود را به این شکل توصیف می‌کند : ” عکاس، سخن‌ران و نویسنده “. او به واقع تمام عمرش را مشغول سفر کردن به نقاط مخلف دنیا بود و سعی می‌کرد زیبایی‌های دنیا را از قاب دوربینش ثبت کند. هم برای دیدن طبیعتی که آن را مقدس می‌پنداشت و هم برای پیدا کردن مخاطبین‌اش.

او در تثبیت عکاسی به عنوان یک هنر، در تمام دنیا نقش بسیار مهمی داشت و یکی از مهم‌ترین دلایلش، تاسیس دپارتمان عکاسی در موزه هنرهای معاصر نیویورک بود. او در همین بین با زوج هنری بومانت و ننسی نیوهال آشنا شد و همکاری آنها به یکی از مهم‌ترین همکاری‌های قرن بیستم تبدیل شد.

این دو در دهه‌های 50 و 60 چندین کتاب و مجموعه عکس منتشر کردند و در ایجاد اولین تحرکات محیط زیستی شهروندی در آمریکا نقش مهمی داشتند.

آدامز یک فعال حوزه‌ی محیط زیست بود و در طول سال‌های زندگی‌اش هزاران نامه به سازمان‌ها و اشخاص مختلف نوشت و در سخن‌رانی‌های بسیاری درمورد حفظ محیط زیست و حیات وحش شرکت کرد.

اما مهم‌ترین تاثیر او در این حوزه با عکس‌هایش ایجاد شد. عکس‌های سیاه و سفید انسل آدامز از پارک‌های ملی و طبیعت آمریکا تبدیل به نمادهایی از زیبایی و عظمت محیط زیست و حیات وحش شدند؛ نمادهایی که هنوز هم تاثیر خودشان را حفظ کرده‌اند. عکس‌های آدامز تصاویری واقع‌گرایانه از طبیعت نیستند، بلکه تلاشی هستند برای انتقال حس شکوه و بزرگی طبیعت و تجربه‌ی یکی شدن با آن.

همین عکس‌‎ها بودند که باعث محبوبیت ویژه‌ی او در سال‌های آخر عمر و حتی پس از مرگش شدند. پدیده‌ای که در مورد یک عکاس واقعا نادر بوده و شاید در هیچ شخص دیگری تا به امروز مشابه آن را ندیده باشیم.

آنری کارتیه برسون، عکس مشهور فرانسوی در مورد آدامز و سبک کاری او می‌گوید : ” جهان در حال قطعه قطعه شدن است و تمام چیزی که آدامز و وستون می‌خواهند از آن عکاسی کنند، صخره و درخت است “. این نظر به خاطر عدم وجود رد پای انسان در عکس‌های لنداسکیپ آدامز مطرح شده و در واقع تقابل دو تفکر عمده در عکاسی را نشان می‌دهد.

آنری از افرادی بود که اعتقاد داشت طبیعت و عکاسی از آن تاثیری در سرنوشت انسان‌ها ندارد و فتوژورنالیسم را مهم‌ترین سبک عکاسی می‌دانست. انسل نیز در برهه‌ای کوتاه به این سبک عکاسی مشغول شده بود، اما عمده‌ی فعالیت او درباره‌ی طبیعت بود.

شاید اگر انسل آدامز از پارک‌های ملی آمریکا عکس نمی‌گرفت، امروز شاهد این طبیعت بکر و زیبا نبودیم و یا حداقل آن را به این خوبی نمی‌شناختیم. بی‌شک او تاثیرگذارترین فرد در تاریخ عکاسی، به خصوص عکاسی طبیعت بوده است.

برخی از آثار عکاسی انسل آدامز

در اینجا تعدادی از آثار مشهور انسل آدامز را برایتان خواهیم آورد. به واقع می‌توان گفت عکس‌های انسل آدامز مهم‌ترین منبع الهام گرفتن برای تمام عکاسان طبیعت و سیاه و سفید است.

چندین هفته پیش از حمله به پرل هاربر در سال 1941، آدامز از صحنه‌ی بالا آمدن ماه بر سر دهکده‌ای عکس گرفت. او نزدیک به چهار دهه بعد عکس را که ” طلوع ماه، هرناندز، نیومکزیکو ” ( Moonrise, Hernandez, New Mexico ) نام داشت، از نو تفسیر کرد و بیش از هزار نسخه منحصر بفرد از آن را به چاپ رسانید. درآمد حاصل از فروش این عکس‌ها کمک کردند تا آدامز به ثبات اقتصادی دست پیدا کند.

جمع‌بندی

بی شک انسل آدامز یکی از بزرگترین عکاسان تاریخ و یکی از بهترین عکاسان طبیعت بوده و می‌تواند الهام بخش بسیاری از عکاسان در عصر حاضر باشد. شیوه‌هایی که او چه در عکاسی و چه در چاپ اختراع کرد، هنوز هم مورد استفاده عکاسان زیادی قرار می‌گیرد و کتاب‌های او در دانشگاه‌های معتبر دنیا تدریس می‌شوند.

او چیزهای زیادی بعد از مرگش باقی گذاشت و همین باعث شده تا بعد از گذشت چند ده سال، هنوز هم محبوب باقی بماند. به طوری که عکس‌هایش را بر روی دیوار اتاق‌هایمان نصب و از آنها به عنوان آثار هنری شگفت انگیز یاد می‌کنیم.

او برای نسل ما به غیر از عکس‌هایش، آموخته‌های بسیاری را گذاشت که بی شک با فرا گرفتن آن‌ها گامی مهم در جهت پیشرفت و تعالی خودمان بر خواهیم داشت. یکی از جملات معروف او این است که ” مهم‌ترین بخش دوربین، دوازده اینچ پشت سر آن است. “.

این به واقع به ما می‌گوید هیچ چیزی به عنوان تجهیزات مهم نیست و تنها شما به عنوان عکاس هستید که باید یک شگفتی را از دل سوژه‌تان بیرون بکشید. او در یکی از گفتگوهایش درباره‌ی ویژگی‌های یک عکس خوب گفت ” یک عکس خوب عکسی‌ است که بتواند حس عکاس را به عمیق‌ترین شکل ممکن درمورد سوژه نشان دهد. “.

به عقیده او عکاسی موفق خواهد بود که بدون دست‌کاری طبیعت خدادادی، بتواند با احساسات بیننده ارتباط برقرار کند. چیزی که شاید اگر کمی رعایت می‌شد، این آشفته بازار را در عکاسی شاهد نبودیم. شاید نیاز باشد گاهی به گذشته برگردیم و به اسطوره‌های خود نگاه کنیم و سعی کنیم از روش‌های زندگیشان الهام بگیریم. شاید رمز موفقیت در همین مورد باشد.

 

 

 

 

از طریق شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید:

مسعود سلامی از مدیران فیلم‌برداری صاحب‌نام سینمای ایران، مدیریت فیلم‌برداری بیش از صد فیلم کوتاه را در کنار فیلم‌برداری آثار...
مجید گرجیان از مدیران فیلم‌برداری شناخته شده سینمای ایران است که مدیریت فیلمبرداری بیش از ۵۰ فیلم کوتاه را به...
در سال 1883 در پورتلند ، یکی از شهرهای امریکا به دنیا آمد . اولین فرزند از 6 فرزند ایزاک...
وحید بیوته از مدیران فیلم‌برداری جوان و موفق سینمای ایران است که چندین جایزه ملی و جهانی کسب کرده است....
کلمه آنامورفیک ترکیب دو واژه یونانی Annaبه معنی دوباره و Morphos به معنی شکل‌دهی است. بیش از صد و سی سال...
معاونت فرهنگی ،اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: کارگاه آموزش مقدماتی...
معاونت فرهنگی،اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: دوره آموزشی ساخت فیلم...
معاونت فرهنگی ، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: مسابقه عکاسی...
معاونت فرهنگی اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند. کارگاه آموزش عکاسی...
انجمن فیلم و عکس ارس برگزار مینماید: تور عکاسی از مناظر جنگلی روستای اولی   زمان : جمعه 27 آبان...
مسعود سلامی از مدیران فیلم‌برداری صاحب‌نام سینمای ایران، مدیریت فیلم‌برداری بیش از صد فیلم کوتاه را در کنار فیلم‌برداری آثار...
0 0 رای ها
امتیاز دهید!
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

برای عضویت در انجمن فیلم و عکس ارس اینجا کلیک کنید.