وحید بیوته از مدیران فیلمبرداری جوان و موفق سینمای ایران است که چندین جایزه ملی و جهانی کسب کرده است.
وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از کودکی به هنر و کارهای هنری علاقه داشتم. در مدرسه، تئاتر کار میکردم و ۱۲ساله بودم که وارد پشتصحنه فیلمها شدم. سال ۷۹ در دوره تصویربرداری سینمای جوان دفتر اردبیل پذیرفته و پس از طی دوره فیلمسازی، تا امروز به فیلمبرداری در سینما مشغول هستم. از ابتدا حس خوبی به فیلمبرداری داشتم. اینکه بتوانی از زاویهای نگاه کنی که شاید خیلیها حتی تصور آن را در ذهن و واقعیت هم نمیکنند و بعد بتوانی آن توان و زاویه نگاه را به دیگران نشان دهی و در کل این فراتر و خاص دیدن نسبت به دیگران، همیشه برای من جذاب و علت انتخاب فیلمبرداری نسبت به سایر رشتههای سینما بوده است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «جبرئیل» در مورد شاخصههای انتخاب یک فیلم از فیلمنامه تا کارگردان توضیح داد: اولین مورد، قطعا توجه به اخلاقیات است. بهشخصه، هنر و شاخه سینما را فضایی برای تعالی، انسان بودن و انسان ماندن میدانم. هر فیلمنامهای که اخلاقمدار باشد و جهان را زیباتر و معنادارتر به تصویر بکشد مرا جذب خواهد کرد و بالطبع کارگردان هم از نظر من باید همینگونه فکر کند. همه افراد که از مادر، کارگردان زاده نشدهاند، اول تجربه میکنند و فرامیگیرند. در تعامل با هم یاد میگیریم و یاد میدهیم. اخلاقمدار بودن و اندیشه کارگردان برای من اهمیت زیادی دارد. شاید فیلمنامهای ضعیف باشد ولی اگر فیلمنامه و کارگردان به اصول اخلاقی پایبند باشند در نهایت با اثری تجربی ولی قابل دفاع مواجه خواهیم بود.
فیلمبردار فیلم کوتاه «اجکت» در خصوص نقش دوربین و تجهیزات فیلمبرداری در خروجی کار و کیفیت یک فیلم بیان داشت: قطعا تجهیزات خوب در پیاده کردن افکار و جهان فیلمساز تاثیرگذار است و میتواند اندیشه را به بهترین شکل تصویر کند ولی این امر خیلی بستگی به فیلمنامه دارد. در برخی فیلمنامهها و سوژهها، وجود تجهیزات عالی و گرانقیمت باعث خراب شدن فیلم میشود. متن و جهان فیلمنامه به من میگوید که این فیلم چه دوربین، لنز و تجهیزاتی لازم دارد. مثلا کارگردانی، پلان حرکتی با تراولینگ میخواهد درصورتیکه طبق فیلمنامه و ریتم آن، بودن تراولینگ آسیبزننده است و باید از ابزارهای سادهتر و سبکتر استفاده شود.
فیلمبردار فیلم کوتاه «سکوت آوا» درباره هزینههای بالای تولید که عموما مربوط به تجهیزات فیلمبرداری است و راهکار یک فیلمبردار برای کاهش این هزینهها ضمن حفظ کیفیت گفت: خوشبختانه الان ما تجهیزات باکیفیت، بهروز و با قیمت پایین داریم. میتوانیم بهجای دوربینهایی مثل الکسا، رِد و… از سایر دوربینها و تجهیزات ساده برای کار استفاده کنیم و آنها را پیشنهاد بدهیم. همه چیز به ذهنیت فیلمساز برمیگردد. اگر او تصورش جلوهنمایی با تجهیزات گران و نامدار باشد که هیچ. اگر از من مشورت بگیرد پیشنهادم به او بهکاربردن دوربینی باکیفیت و در حد فیلمنامه برای پایین آوردن هزینههای تولید است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «مرگ تدریجی» در مورد شاخصههای انتخاب دوربین و تجهیزات توسط فیلمبردار باتوجه به لوکیشن و فیلمنامه، توضیح داد: مهمترین شاخصه برای من که وقت زیادی هم برای آن صرف میکنم، حفظ ریتم فیلم است. ریتم فیلم مشخص میکند چه دوربین، نور و تجهیزاتی باعث بهوجودآمدن آن فضا، حس و ادراک درست میشود. بحث من عموما رسیدن به ریتم درست فیلم است. لوکیشن زیبا، هدف نیست. باید فضا در خدمت فیلمنامه و قصه باشد. البته این موارد در تعامل فیلمبردار با کارگردان شکل میگیرد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «لاور» درباره تعامل با کارگردان افزود: در تعداد کارهایی که انجام دادهام آن زمان که کارگردان فضا را برای من باز گذاشته است بهترین نتیجه را گرفتم. کارگردان، ابتدا حس و جهان خود را در موقعیت و قصه به من انتقال داده است و من بهعنوان فیلمبردار با مشورت در جزئیات و کلیات به دیدی رسیدهام که اکنون میتوانم بهتر ببینم و زوایای آن جهان را درک و پیدا کنم. هر کارگردانی فضای بازتری برای فیلمبردار فراهم کند نتیجه بهتری خواهد گرفت.
فیلمبردار فیلم کوتاه «آرامگاه» درباره نقش استوریبرد و دکوپاژ از پیش طراحی شده و پایبندی به آن در زمان اجرا گفت: از نظر من استوریبرد و توانایی پایبندی به آن در زمان اجرا، کل گروه را از لحاظ زمانبندی تولید جلو انداخته و اهمیت خیلی بالایی دارد. عموما ما در تولید به علت هزینههای بالا و روزهای فیلمبرداری، آنقدر وقت آزمونوخطا و تجربه نداریم. اما قبل از شروع کار، زمان زیادی داریم. آن زمانهای زیاد قبل از تولید، باید صرف صحبتهای اولیه، پیداکردن لوکیشن درست و مهمتر از همه، استوریبرد شود. حتی میتوانیم به نقشهها و راههای دیگر در صورت عدم تحقق برنامهریزی اولیه هم فکر کنیم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «داستانهای خاورمیانه: پدر» در خصوص بالارفتن هزینهها و اجبار گروههای تولید به فشردگی کار و فیلمبرداری در چند روز و راهکار یک فیلمبردار برای کمک به پروژه بیان داشت: مهمترین و موثرترین زمان کمک فیلمبردار به فیلم، قطعا پیشتولید است. فیلمبردار در پیشتولید باید نسبت به فیلمنامه و هزینه، همه ابزار را سنجیده و درست انتخاب کند تا در روز فیلمبرداری و قبل آن مواردی را اضافه و هزینه را برای گروه تولید بیشتر نکند. مورد دیگر اینکه یک فیلمبردار باید همیشه یک نقشه دیگر یا راهکاری به جز موقعیت حاضر در نظر داشته یا آن را پیشبینی کند تا هنگامی که اتفاقی افتاد یا ابزاری نبود حتما فیلمبرداری و پروژه متوقف نشود. کارگردان، فیلمبردار و تولید با تعامل و باتوجه به تعدد لوکیشن، رفتوآمدها، تعداد بازیگر، قصه و موارد فنی و تکنیکی باید تعداد روز درست را مشخص کنند و اگر این زمان امری از پیش تعیین شده و به اجبار باشد حتما آسیب زننده است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «آیدنتی بای» افزود: به دوستان اعلام کردهام اگر قرار است در پروژهای همکاری کنم، هزینههای تولید کم شود و در روز و ساعت مناسب درست، کار به پایان برسد بهتر است در زمان نگارش فیلمنامه اولیه از فیلمبردار مشورت بگیرید. در مواردی پیشآمده که فیلمنامه با نظر من تغییر و حتی در زمان و با هزینه کمتری، کار جمع شده است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «دایان» درباره استفاده از گوشیهای هوشمند برای ساخت فیلم و یا تجربهای برای یادگیری فیلمبرداری برای دانشجویان و مبتدیان این راه گفت: همه چیز در استفاده از ابزار به فیلمنامه برمیگردد. ممکن است فیلمنامهای (بی توجه به کیفیت) ایجاب کند با گوشی یا دوربین ۳۶۰ درجه فیلمبرداری شود حتما و باید با آن ابزار کار شود. محتوی و روایت، این ابزار را میطلبد و مانعی ندارد، اتفاقا اینجا استفاده از الکسا یا رِد اشتباه است. گوشیهای امروز و نه حتی چند سال قبل، با پیشرفت چشمگیری از لحاظ تکنیکی و فنی تولید میشوند و در مواردی با رعایت اصولی مثل خرید لنزهای جانبی میشود بهعنوان ابزاری برای یادگیری و تجربه از آن استفاده شود به شرطی که این یادگیری با فیلمنامهای مناسب این گوشی و قابلیت آن همراه شود. آن موقع شاید حتی در جشنوارهای هم شرکت و جایزهای دریافت کنند.
فیلمبردار فیلم کوتاه «وُرد» درباره چالشهای فیلمبرداری در فیلم کوتاه توضیح داد: هر فیلم برای من چالشهای مخصوص به خود را دارد و من بهعنوان فیلمبردار سعی کردهام هر چالشی که در فیلمها پیشآمده را با پیشنهادها و ارائه راههای پیشبینی شده و آماده جایگزینی با نقشه اول برطرف یا حداقل سبکتر کنم. برای من چالشی که نتوانم راهی برای آن پیدا کنم وجود نداشته ولی عموما چالش بزرگ گروه تولید فیلم کوتاه، همیشه بحث مالی، اجاره تجهیزات و تعدد لوکیشن است که ناخودآگاه بر عوامل دیگر تاثیر خواهد گذاشت.
فیلمبردار فیلم کوتاه «کاج» درباره اینکه چرا باتوجهبه تجربههای موفق در سینمای بلند، هنوز به سینمای کوتاه علاقه داشته و در این حوزه ماندگار و وفادار مانده است، گفت: من فیلم کوتاه را مقولهای جدا از فیلم بلند میدانم. فیلم کوتاه، سینما و جهان خود را دارد. مثل عکاسی پرتره و عکاسی خبری که هر دو در رشته عکاسی، مشترکاند ولی دنیایی از تفاوت در آنها وجود دارد. من هیچوقت فیلم کوتاه و دنیای آن را کنار نمیگذارم.