مسعود سلامی از مدیران فیلمبرداری صاحبنام سینمای ایران، مدیریت فیلمبرداری بیش از صد فیلم کوتاه را در کنار فیلمبرداری آثار شاخص و مهم سینمای بلند بر عهده داشته است.
وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود به سینما و علاقه به فیلمبرداری گفت: فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره هستم. در سال ۷۰ با فیلم کوتاه در سینمای جوان اراک شروع کردم. سال ۷۸ بهعنوان دستیار فیلمبردار برای فیلم «زمانی برای مستی اسبها» به کارگردانی بهمن قبادی بهصورت حرفهای وارد سینما شدم. اوایل به علت علاقه به کارگردانی، تحصیل در این رشته و تامین هزینههای تحصیل، فیلمبرداری میکردم. در آن زمان، فیلمبردار در دانشگاه کم بود و فیلمبرداری جای کار زیادی داشت. بهمرور علاقه من به فیلم برداری بیشتر شد و بهعنوان دستیار فیلمبردار وارد پروژهها شدم آن زمان بود که بهصورت حرفهای وارد فیلمبرداری شده و کارگردانی را کنار گذاشتم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «۱۱۳» در مورد شاخصههای انتخاب فیلمنامه و کارگردان برای قبول مدیریت فیلمبرداری یک اثر توضیح داد: به علت اینکه خاستگاه من سینمای جوان بوده است و بیشترین تجربهها را در فیلم کوتاه از ۸ میلیمتری، ۱۶ میلیمتری و ۳۵ میلیمتری تا دیجیتال کسب کردهام، اولین دغدغه امروز من، امکان بهدستآوردن یک تجربه جدید در فیلمبرداری یک فیلم کوتاه است. در گذشته، صرفا رفتن سرکار بود؛ ولی حالا دنبال فیلمنامههایی هستم که در آن، فضایی برای کار و تجربه جدیدی باشد. این تجربه میتواند مربوط به نوع نورپردازی یا فضای حاکم بر آن کار و … باشد. برای کارگردان نیز همین شرایط را لحاظ میکنم، کارگردانی که دغدغهمند و به دنبال تجربه و خلق فضای جدید یا خاص باشد. به طور متوسط سالی یک یا دو فیلم کوتاه را با کارگردانهای مختلف مابین آثار بلند سینماییام قبول میکنم.
سلامی در خصوص تاثیر دوربین و تجهیزات فیلمبرداری در خروجی یک فیلم بیان داشت: وجود امکانات خوب صددرصد در کیفیت تاثیرگذار است؛ ولی در فیلم کوتاه باتوجه به فیلمنامه و امکانات، شرایط متفاوت است، گاه باید خود را تطبیق داد. در فیلم کوتاه، عموما امکانات کم است و من، گاه از تجربه و روابط برای حفظ و ارتقاء کیفیت استفاده میکنم.
وی در ارتباط با بالارفتن هزینههای تولید و راهکار یک فیلمبردار برای کاهش این هزینهها گفت: همیشه در کلاسهای فیلمبرداری به دانشجویان توصیه میکنم که کارگردانان با انتخاب عوامل حرفهای یا چهره، پروژههای خود را سنگین نکنند، کاری که ما در زمان دانشجویی انجام میدادیم اینگونه بود که چند جوان، همه در یک سطح بودیم و به کمک هم یک فیلم کوتاه میساختیم. الان متاسفانه در فیلم کوتاه باب شده است که از بازیگر تا فیلمبردار یا طراح صحنه حتما باید فردی حرفهای باشد. مثلا اگر در فیلمی دنبال یک فیلمبردار همسطح بگردید که با دوربین ۵D بتواند کار کند خیلی بهتر است و ذوق و شوق بیشتری نسبت به یک فیلمبردار حرفهای خواهد داشت. بهتر است بچههای فیلم کوتاه حداقل در فیلمهای اول از افراد همسطح استفاده کنند، تجربه کنند و خود باعث تحمیل هزینههای اضافی به پروژه نشوند.
فیلمبردار فیلم کوتاه «مورس» درباره نحوه انتخاب درست دوربین و تجهیزات باتوجه به فیلمنامه و لوکیشن توضیح داد: پیشآمده که فیلم کوتاهی را با یک دوربین معمولی و چند نور ساده و فیلمی را با تجهیزات و دوربین حرفهای، فیلمبرداری کردهام. فیلمنامه مشخص میکند که چه ابزاری برای تصویر فضای فیلم لازم است، مثلا برای فیلمبرداری فیلم کوتاه «مورس» که نورپردازی آن با شمع بود مجبور به استفاده از دوربین حرفهای با سنسوری بزرگ بودیم که بتواند نور ضعیف را پوشش دهد. انتخاب دوربین، ارتباط مستقیم با فیلمنامه، فضا و نورپردازی فیلم، زمان و لوکیشنهای داخلی و خارجی فیلم دارد؛ مثلا در فیلمبرداری روز، میتوان از دوربینهای معمولیتر نیز استفاده کرد.
سلامی در خصوص کمک یک کارگردان به فیلمبردار شرح داد: بهترین کمک یک کارگردان به فیلمبردار داشتن سواد کاری است. متاسفانه برخی، وقتی سرمایه کار را تامین میکنند نام کارگردان را برای خود انتخاب میکنند (این مورد در فیلم بلند شایعتر شده است). کارگردان باید کسی باشد که از همه عوامل بیشتر بداند. در دهههای گذشته کارگردانهای صاحب سبکی مثل بیضائی، تقوایی، بنیاعتماد و… بهواسطه سطح سواد و دانش بالاتر نسبت به عوامل، فیلمهای ماندگاری ساختهاند. آنها همه چیز را میدانستند و به بهترین شکل از آن استفاده میکردند؛ اما نسل امروز خصوصا کارگردانان دیجیتال تازهکار، فقط فیلمنامه و سرمایهگذار دارند و بسیاری از امور فنی را به دیگر عوامل میسپارند. مورد مهم بعدی، داشتن حرف مشترک و تعامل با عوامل خصوصا فیلمبردار است. برخی از پروژهها را بهواسطه عدم ارتباط و درک متقابل از کارگردان، لغو کرده و در پیشتولید از پروژه جدا شدهام.
وی در مورد تعامل با کارگردان در انتخاب جای دوربین، زاویه و نوع لنز هنگام کار افزود: عموما این مسائل در دفتر یا زمان پیشتولید با دورخوانی فنی فیلمنامه حل شده است. مثلا اگر در کار، کِرین یا دوربین روی دست یا لنز خاص داشته باشیم باید تست بزنیم و همدیگر را در پیشتولید مجاب کنیم. اگر بحث و اختلافنظر هم در کار باشد باید در پیشتولید مطرح شود نه در حین کار. البته عموما بهواسطه شناخت از کارهای قبلی و همکاریهای مشترک این موارد حداقلی است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «دشمن عزیز» درباره اهمیت نورپردازی در زیباییشناسی فیلم و تعامل با کارگردان در این مورد گفت: یکی از مهمترین وظایف نورپردازی که ارتباط مستقیم با کارگردان اثر دارد، دراماتیزه کردن داستان است. اگر فیلمبرداری بخواهد درام داستان را درست به تصویر بکشد باید نورپردازی، درست باشد؛ مثلا یک فیلم پُرکنتراست، یک فیلم لوکِی یا هایکِی، باعث عوض شدن ژانر فیلم میشود پس نورپردازی روی ژانر فیلم، تاثیر مستقیم دارد. ژانرهای اجتماعی که بهتازگی باب شدهاند نورپردازیهایی شبیه به هم دارند. به همین دلیل من در انتخابهایم، تصمیم گرفتم تا ژانرهای مختلف را تجربه کنم. در همان دور خوانی فنی با کارگردان با نشاندادن نمونههای تصویری، فیلم، بحث و گفتوگو باید به نوع نورپردازی رسید. حتی اگر ژانر اجتماعی یا طنز هم داریم باید نوع نورپردازی خاص آن ژانر را پیدا کنیم که با بقیه فیلمها در همان ژانر، متفاوت و مختص به خود باشد. قسمت اکسپوز هم، کار فیلمبردار است.
سلامی درباره اصلاح رنگ و نور در هنگام فیلمبرداری یا سپردن این اصلاح، به بعد از فیلمبرداری توضیح داد: فیلمبردارانی که از دوران ۳۵ میلیمتری و نگاتیو آمدهاند ناخواسته این تربیت ذهنی را دارند که همه چیز باید سر صحنه به بهترین شکل ممکن اتفاق بیفتد. هنگام کار با نگاتیو، زمان و امکان آزمونوخطا نبود. اما نسل جدید، با دوربین دیجیتالی کار میکند که خیلی از موارد بعدا قابل اصلاح است. من تا جایی که ممکن است در صحنه، اصلاح میکنم. البته حتما با کالریست هماهنگ شدهام و تستهای مربوطه را انجام دادهام.
فیلمبردار فیلم کوتاه «طبق عادت همیشگی» درباره استوریبرد و دکوپاژ از پیش تعیین شده و پایبندی به آن در زمان اجرا بیان داشت: به نظر من این طراحی از قبل، قطعا تاثیرگذار است. بهتازگی با کارگردانی از لندن کار کردم که تمام فیلم را استوریبرد زده بود همه تکلیف خود را در فیلم میدانستند. استوریبردها بین گروهها و عوامل پخش شده بود و کسی نمیپرسید که قرار است در این پلان چه اتفاقی بیفتد. متاسفانه در ایران به این موضوع تاثیرگذار اهمیت داده نمیشود و تهیهکننده یا کارگردان هزینههای آن را متقبل نمیشوند. عموما کارگردانها به علت اینکه میخواهند در لحظه آخر، سر صحنه تصمیم بگیرند از آن سر باز میزنند.
سلامی در مورد بالارفتن هزینههای تولید و اجبار گروه برای جمعکردن پروژه در زمان و روزهایی کمتر گفت: متاسفانه در فیلم کوتاه همه چیز درست و حرفهای انتخاب میشود به جز مدیر تولید. بیشتر فیلمها از یک تدارکاتچی یا فرد غیرمتخصص استفاده میکنند. این مدیر تولید است که میتواند پروژه را سریعتر و در تعداد روز مشخص با انتخاب درست لوکیشن، عوامل و نحوه برخورد با آنان به سرانجام برساند. ما، در تولید حرفهای فیلم کوتاه و مدیریت آن بسیار ضعیف هستیم. یک ذهنیت غلط وجود دارد که نهایتا تولید یک فیلم کوتاه، در ۴ یا ۵ روز جمع خواهد شد درحالیکه در برخی از کشورها و با دیدی حرفهای، شاید یک ماه زمان ببرد. مثلا طبق شنیدهها تولید آخرین فیلم کوتاه داریوش خنجی، یک ماه زمان برده است. در دنیا برای فیلم کوتاه وقت گذاشته میشود. این نگاهِ غلطِ سریع گرفتن و بودجه نداشتن معنی ندارد. تنها کمک من بهعنوان فیلمبردار این است که بنا به شرایط، گاهی از تجربه خود برای صرفهجویی در زمان و بودجه، مواردی را مطرح کنم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «ورای سکوت» درباره زمان درست اضافهشدن فیلمبردار به گروه تولید گفت: اگر در زمان پیشتولید به گروه اضافه نشوم اصلا آن پروژه را قبول نمیکنم. الان دو فیلمنامه کوتاه دست من رسیده که نزدیک به دو ماه است چندین بار با نظرات من و مشورت با کارگردان و فیلمنامهنویس بازنویسی و اصلاح شده است. بهترین زمان اضافهشدن فیلمبردار در هنگام نگارش فیلمنامه اولیه و نهایتا پیشتولید اولیه در دفتر است.
سلامی درباره استفاده از موبایل، ساخت فیلم توسط این ابزار و یا استفاده بهعنوان تمرین و کسب تجربه برای فیلمسازان و فیلمبرداران مبتدی یا دانشجو گفت: به اعتقاد من در فیلم کوتاه اولین چیزی که یک کارگردان باید یاد بگیرد قصهگویی و داستانگویی است. توصیه میکنم با هر ابزاری که میتوانید فیلم بسازید، تا ننویسید و نسازید مثل یک دیکته نانوشته نمیتوان از آن غلط گرفت. تجربه من در این زمینه کار با سامان سالور در فیلم آرامش با دیازپام ۱۰ است که نزدیک به ۲ سال طول کشید؛ فیلم به عللی با ۱۰ دوربین مختلف فیلمبرداری شد، ولی ماندگار شد. فضای آن فیلم میطلبید که در هر زمان و مکانی و با هر ابزاری فیلمبرداری شود و کسی در انتها نمیتوانست ایرادی از این سبک فیلمبرداری بگیرد. فیلم کوتاه هم همین است. بسته به فضا و شرایط با هر ابزاری با توجه به فیلمنامه، باید کار کرد و بتوان زوایا، نما، کاتها و… را تجربه و قصه را روایت کرد.
باید از سکانس-پلان و روی دست گرفتن که معضل فیلم کوتاه شده است، فرار کنید. دوربین روی دست، کارگردان نمیسازد، دکوپاژ یاد نمیدهد. اگر کسی میخواهد کارگردان شود باید قاب، عکس، سهپایه، تراولینگ و حرکت را یاد بگیرد. اگر بخواهند صرفا با موبایل و شرایط روی دست گرفتن، فیلمبردار شوند، راه خطایی است. با موبایل و امکانات جدید آن، حتی با دانستن اینکه لنز مناسبی ندارد میتوان تجاربی به دست آورد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «ساکنین محترم» در خصوص بزرگترین چالش فیلمبرداری در فیلم کوتاه گفت: مهمترین چالش، تعداد روزهای فیلمبرداری است. فیلم کوتاه به زمان بیشتری برای تعامل و برنامهریزی نیاز دارد. وقتی قرار است تعداد روز پایین بیاید احتیاج به عواملی باتجربه بالا داریم. کارگردان کارکُشته میتواند از تجربه بالای خود برای تولیدی کوتاهتر استفاده کند. البته تعداد روزهای کم فیلمبرداری قطعا به بودجه و تولید برمیگردد.
سلامی درباره شباهتها و تفاوتها فیلمبرداری خود در فیلم کوتاه و بلند عنوان کرد: قاببندی، نورپردازی و فیلمبرداری در هر دو مدیوم فرقی نمیکند، فقط در فیلم کوتاه شاید به علتهای مالی نتوانم از امکانات و تجهیزات فیلم بلند استفاده کنم، اما در هر فیلم کوتاهی که کار کردم از موردی حتی کوچک، چشمپوشی نکردم و تمام پتانسیل خود را در آن خرج کردم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «کِرمچاله» درباره علت علاقه خود به سینمای کوتاه باتوجه به توانایی و امکانات بیشتر در سینمای بلند گفت: خاستگاه و شروع کار من با سینمای کوتاه بود، علاقه خاصی به آن دارم. آن زمان که از سینمای جوان اراک با فیلم ۸ میلیمتری شروع کردیم و ماهها منتظر ظهور آن در کشوری دیگر بودیم هیچوقت فکر نمیکردیم که اساتید حرفهای همچون آقایان زریندست، کلاری یا جعفریان و… فیلمی را برای ما فیلمبرداری یا طراحی صحنه کنند. فاصله زیادی بین اساتید و کارگردانان بود، اما الان با وجود افراد تحصیلکرده و فضای آکادمیک، این فاصله کمتر شده و این فرصت به وجود آمده است که با نسل جدید، بهروز شویم و مطمئن هستم که این بچهها در آینده سینمای ایران و فیلم بلند، تاثیرگذار خواهند بود. افرادی مثل ملاقلیپور، کاهانی، سالور که فیلم کوتاه با من کار کردند قطعا برای فیلم بلند در آینده، سراغ من خواهند آمد. این شناخت و همکاری در فیلم کوتاه قطعا در فیلم بلند آنها هم کمککننده است. باید کمشدن تفاوت بین نسلها، نزدیکشدن دانشها، وجود تکنولوژی و … را بپذیریم. بودن در میان این بچهها برای من بسیار فرخنده است و همیشه این رابطه را حفظ خواهم کرد.
معاونت فرهنگی ،اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: کارگاه آموزش مقدماتی...
معاونت فرهنگی،اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: دوره آموزشی ساخت فیلم...
معاونت فرهنگی اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند. کارگاه آموزش عکاسی...
پس از فیلم «از نفس افتاده»، موج جدیدی که سینمای جهان از برزیل تا چکسلواکی و ژاپن را فرا...
مجید گرجیان از مدیران فیلمبرداری شناخته شده سینمای ایران است که مدیریت فیلمبرداری بیش از ۵۰ فیلم کوتاه را به...
معاونت فرهنگی ،اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: کارگاه آموزش مقدماتی...
معاونت فرهنگی،اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: دوره آموزشی ساخت فیلم...
معاونت فرهنگی ، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند: مسابقه عکاسی...
معاونت فرهنگی اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد ارس با همکاری انجمن فیلم و عکس ارس برگزار میکند. کارگاه آموزش عکاسی...
انجمن فیلم و عکس ارس برگزار مینماید: تور عکاسی از مناظر جنگلی روستای اولی زمان : جمعه 27 آبان...
پس از فیلم «از نفس افتاده»، موج جدیدی که سینمای جهان از برزیل تا چکسلواکی و ژاپن را فرا...
0
0
رای ها
امتیاز دهید!
وارد شدن
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها